Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 84 (3744 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Da [hier] scheiden sich die Geister. U در اینجا افکار [نظریه ها] با هم فرق می کنند.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Was haben Sie hier zu suchen? U اینجا چه می خواهید؟ [آمده اید اینجا برای چه؟]
Idee {f} U زاییده افکار
Begriffsverwirrung {f} U اختلاط افکار
kleinkariert <adj.> U افکار بلوکی
borniert <adj.> U افکار بلوکی
engstirnig <adj.> U افکار بلوکی
der rote Faden U رشته افکار [قضیه]
den Faden verlieren U رشته [افکار] سخن را گم کردن
laut nachdenken U افکار خود را [بلند] گفتن
etwas abmachen U مرتب و معین کردن [چیزی یا افکار]
Die Reue treibt ihn um. U افسوس افکار او [ مرد] را آذار میدهد.
Ich weiß nicht, was ich von ihm halten soll. U من افکار او [مرد] را درک نمی کنم.
einen Haken schlagen U در گفتار [افکار] ناگهان موضوع عوض کردن
jemanden von seinen Sorgen ablenken U افکار کسی را از نگرانی هایش دور کردن
zwiegespalten <adj.> U پاره شده [درهم دریده ] [افکار یا شخص]
den Faden wieder aufnehmen U رشته [افکار] سخن را دوباره بدست آوردن
Es ließ ihn nicht los. U این افکار او [مرد] را کاملا اشغال کرده بود.
sich wie ein roter Faden durch etwas ziehen U مانند رشته ای از افکار [قضیه] مابین چیزی رفتن
hier zu Lande <adv.> U در اینجا
hier <adv.> U اینجا
hierzulande <adv.> U در اینجا
Von hier ab U از اینجا [به جلوتر]
Halten Sie hier. U اینجا بایستید.
Ich kann es von hier sehen. U از اینجا میبینمش.
Gefällt es dir hier? U از اینجا خوشت می آد؟
bis zur Mauer hin. U [از اینجا] تا دیوار.
so weit U اینقدر [تا اینجا ] [تا اکنون]
bis hierher U اینقدر [تا اینجا ] [تا اکنون]
bis jetzt U اینقدر [تا اینجا ] [تا اکنون]
Bitte hier anstellen. U لطفا اینجا صف بگیرید.
Hier erhältlich. U اینجا می توانید بگیرید.
Hier warten. U اینجا منتظر بشوید.
Hier wohne ich. U اینجا من زندگی میکنم.
Nicht rauchen. U [اینجا] سیگار نکشید.
Er ist nicht da. U او [مرد] اینجا نیست.
Hinaus mit ihnen! U بروند بیرون [از اینجا] !
Ich bin fremd hier. U من اینجا غریبه هستم.
Lass uns raus hier! U برویم از اینجا بیرون!
Wie komme ich zur Autobahn? U چطور از اینجا به شاهراه بروم؟
Gibt es Parkplätze in der Nähe? U پارکینگ نزدیک به اینجا هست؟
Ich bin seit fünf Tagen hier. U من پنج روز که اینجا هستم.
Er hat sich Hals über Kopf auf den Weg hierher gemacht. U او [مرد] با کله اینجا آمد.
Ich bin seit fünf Tagen hier. U پنج روزه که من اینجا هستم.
Ich fühle mich wie das fünfte Rad am Wagen. U من حس می کنم [اینجا] اضافی هستم.
Der Bus nach ... hält hier an. U اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
Es ist immer etwas los! U اینجا همیشه خبری است!
Sind wir vollzählig? U همه کاملا اینجا هستند؟
Klar so weit? U تا اینجا همه چیز را می فهمی ؟
Du hast hier nichts zu suchen! U تو بیخود می کنی اینجا باشی !
Begriff hier eingeben! واژه را اینجا وارد کنید!
Sind Sie auf Geschäftsreise? U کاری دارید اینجا؟ [تجارت]
Es gibt ... U اینجا ... وجود دارد [دارند]
Bitte hier warten. U لطفا اینجا صبر کنید.
Wo ist das nächste Kasino? U نزدیکترین کازینو به اینجا کجاست؟
Ich muss hier aussteigen. U باید اینجا پیاده بشوم.
Darf ich hier sitzen? U اجازه دارم اینجا بنشینم؟
Hier riecht es nach alten Leuten. U اینجا بوی آدمای قدیمی رو میده.
So weit die Theorie. U تا اینجا راجع به این فرضیه بس است .
Es ist nichts Besonderes los. U اینجا خبر [اتفاق] ویژه ای نیست.
Spricht jemand hier Persisch? U کسی اینجا فارسی حرف میزند؟
Bitte halten Sie für 10 Minuten hier. U لطفا ۱۰ دقیقه اینجا صبر کنید.
Hier umsteigen nach Basel? U به بازل اینجا عوض کنم؟ [روزمره]
Darf ich hier essen? U اجازه دارم اینجا غذا بخورم؟
Es ist viel los. U اینجا فعالیتهای زیادی [گوناگونی] است.
Bitte halten Sie für einen Moment hier. U لطفا یک لحظه اینجا صبر کنید.
Es hat mich niemand geschickt, ich bin aus eigenem Antrieb hier. U هیچکسی من را نفرستاد من بحساب خودم اینجا هستم.
Hier entwerten. U بلیط [کارت پارکینگ] را اینجا باطل کنید.
Der Kratzer [die Beule] war schon hier. U خراش [فرورفتگی در اثرضربه] از قبل اینجا بود.
Darf ich hier parken? U اجازه دارم [می توانم] اینجا پارک کنم؟
alter Knacker {m} U آدم پیر و با افکار قدیمی [اصطلاح روزمره] [اصطلاح تحقیر آمیز]
'Ich bin spätestens um Mitternacht wieder da.' 'Versprochen?' 'Ja.' U من منتهی تا نیمه شب به اینجا بر میگردم. قول میدی؟ بله.
Bei uns gibt es so etwas nicht, sehr wohl aber in Deutschland. U ما همچه چیزهایی اینجا نداریم ولی در آلمان می کنند یا هست.
Der Chef, der den Laden hier schmeißt [schupft] . U این رییس که اینجا کارها را اداره می کند یا می چرخاند [در اتریش]
Nun, da wir vollzählig [versammelt] sind, können wir ja anfangen. U خوب حالا که همه اینجا هستند ما می توانیم شروع کنیم.
Wie lange darf ich hier parken? U برای چند مدت اجازه دارم اینجا پارک کنم؟
Gibt es hier Altertümer? U آیا اینجا آثار باستانی [اشیا عتیقه و جاهای قدیمی] وجود دارد؟
Wir betrachten es als große Ehre, Sie heute abend hier bei uns begrüßen zu dürfen. U این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
Was geht denn hier ab? U اینجا چه خبر است؟ [وقتی قضیه نامفهوم است] [اصطلاح روزمره]
bisher <adv.> U تا کنون [تا این تاریخ ] [تا اینجا] [تا این درجه ] [اینقدر]
bis dato <adv.> U تا کنون [تا این تاریخ ] [تا اینجا] [تا این درجه ] [اینقدر] [پیش از این] [سابق بر این ] [ اصطلاح رسمی]
bislang <adv.> U تا کنون [تا این تاریخ ] [تا اینجا] [تا این درجه ] [اینقدر] [پیش از این] [سابق بر این ] [ اصطلاح رسمی]
bis heute <adv.> U تا کنون [تا این تاریخ ] [تا اینجا] [تا این درجه ] [اینقدر] [پیش از این] [سابق بر این ]
bis jetzt <adv.> U تا کنون [تا این تاریخ ] [تا اینجا] [تا این درجه ] [اینقدر] [پیش از این] [سابق بر این ]
Recent search history Forum search
1این جا کار میکنم
1Publizist
1hergehen
1 بردن و آوردن را به آلمان چطوری میگن من که واقعا گیج شدم
1من باید چه زمانی اینجا باشم
1Die ldee
1Ich sehe fern
3من این جمله رو‌ تو کتاب خوندم: Die Kinder und ihre Begleiter fahren mit dem Bus# آرتیکل Begleiter هستش der و قسمت اول جمله به خاطر فعل fahren آکوزاتیو هستش، پس چرا ihre شده؟؟؟ مگه نباید ihern باشه؟
0چرا اینجا چیزی نوشته نشده
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com